حجة الاسلام و المسلمین شیخ علی خدادادی

حب الزهراء(س) دیننا
مشخصات بلاگ
حجة الاسلام و المسلمین شیخ علی خدادادی
طبقه بندی موضوعی

۲۷ مطلب با موضوع «خلاصه بیانات» ثبت شده است

یاعلی400


یکی از شیعیان مشرف شد محضر امام جواد علیه السلام؛ عرض کرد:مولای من ! انی لاحب محمدا و علیا

آقاجان من رسول الله و امیر المومنین سلام الله علیهما را دوست دارم

خیلی ها در طول تاریخ محبت و ولایت خود را به محضر اهل بیت علیهم السلام عرضه داشتند و گاها اهل بیت علیهم السلام به شخص مدعی می فرمودند کذبت( دروغ میگویی) تو دوستدار ما نیستی

این شخص هم در محضر امام جواد علیه السلام ادعای محبت کرد و عرض کرد:لو قطعت أربا أربا أو قرضت لم أزل عنه

عرض کرد:مولای من! اگر مرا قطعه قطعه بکنند و با قیچی وجود مرا تکه تکه بکنند باز هم از محبت شما دست برنمیدارم.

امام محبت أو را پذیرفت و او را تصدیق کرد، بله محبت باید اینگونه باشد شیعه تحت هیچ شرایطی باید امام خود را فراموش نکند و در آن به آن زندگیش اولویت اول با امامش باشد در کسب و کار در تحصیل در نگاه و در حرف زدن باید ملاک امر و نهی معصومین باشد نه اینکه به کوچک ترین بهانه امام خود را فدا کنیم به نگاه به نامحرم بفروشیم به مال حرام بفروشیم.

زندگی خود را رصد کنیم مطالعه کنیم لحظات را محاسبه کنیم ببینیم چقدر محبت ما واقعی هست و چقدر امام ما برای ما مهم است در چند درصد از زندگی ما اولویت اول با امام زمانمان است !!!

امام جواد علیه السلام به آن شخص فرمودند:بدان که به ازای هر قدمی که برای ما برمیداری ( مأة الف الف جزء) صد میلیون برابرش را ما برای شما برمیداریم

عجیب است کرامات این خاندان !!! حواسمان به اماممان باشد


منبع روایت: موسوعه امام جواد ج 1 ص 542


  • شیخ علی خدادادی

یاعلی323


علی بن موسی الرضا علیهما السلام کسی هست که تمام انبیاء جیره خوار خوان کرامتش هستند کسی هست که تمام پیامبران منور به نور ولایت او هستند در زیارت حضرت فراری هست که خطاب به حضرت عرضه می داریم: السلام علی غوث اللهفان سلام بر فریاد رس بیچارگان

امام پناه گاه است از مادر مهربان تر است 


موسی بن سیار که از یاران حضرت رضا علیه السلام است ،‌می‌گوید :


« ‌روزی همراه ایشان بودم همین که نزدیک دیوارهای طوس رسیدیم صدای ناله و گریه‌ای را شنیدم . من به جست و جوی آن رفتم . ناگاه دیدم جنازه‌ای را می آورند در این حال حضرت از مرکب پیاده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند کردند و چنان به آن جنازه چسبیدند، همچون بچه‌ای که به مادرش می‌چسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند :


« هر کس جنازه‌ای از دوستان ما را تشییع کند، مثل روزی که از مادر متولد شده، گناهانش پاک می‌شود »


وقتی جنازه کنار قبر گذاشته شد، حضرت کنار میت نشسته و دست مبارک خود را روی سینه‌ی او گذاشتند و فرمودند :« فلانی ! تو را بشارت می‌دهم که بعد از این دیگر ناراحتی نخواهی دید .» 


عرض کردم : فدایت شوم، مگر این مرد را می‌شناسید، در حالیکه اینجا سرزمینی است که تا کنون در آن گام ننهاده‌اید امام علیه السلام فرمود: موسی ! مگر نمی دانی که اعمال شیعیان ما هر صبح و شام بر ما عرضه می‌شود.

امام غم شیعیان خود را در دنیا و آخرت می خورد حواسش به شیعیان خودش هست 

اما آیا ما حواسمان به اماممان هست؟؟؟


  • شیخ علی خدادادی

یاعلی317



اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین مهربان تر از پدر و مادر هستند و ما شیعیان باید این نعمت ولایت را قدر بدانیم حضرات معصومین همیشه به ما عنایت دارند و این ما هستیم که غافلیم و اگر ما حواسمان به اعمال و رفتارمان باشد خدا میداند به چه مقاماتی میرسیم شما رسول ترک را ببینید واقعا توبه کرد واقعا بازگشت واقعا با اهل بیت معامله کرد و اهل بیت دست او را گرفتند 


یکی از رفقای رسول ترک نقل می کند:

من در خواب دیدم که حاج رسول از دنیا رفته است و جمعیت بسیار زیادی در حال تشییع جنازه حاج رسول هستند. در همین هنگام من نگاهم به وسط جمعیت افتاد و دیدم که در جلوی جمعیت یک خانمی نیز در حال حرکت است. وقتی آن زن را در میان جمعیت و مردها دیدم بسیار ناراحت و عصبانی شدم و با خودم گفتم چرا این زن به وسط جمعیت و به میان مردها آمده است؟! حتی با خودم فکر میکردم شاید این خانم یکی از خواهرهای حاج رسول باشد.

خلاصه اینکه خودم را به نزدیکیهای آن خانم رساندم و به بعضی از پیرمردها اشاره کردم تا به این زن بگویند که از بین مردها بیرون برود، اما هیچکس توجهی به حرفهای من نمیکرد. به هیمن خاطر خودم به کنار آن خانم رفتم و گفتم: ببخشید خانم، اگر شما از خواهرهای حاج رسول هم که باشید بهتر است که هر چه زودتر از وسط جمعیت بیرون بروید، درست نیست شما در اینجا باشید.

زمانی که من داشتم این حرفها را به آن خانم میگفتم یکدفعه او روی به من کرد و گفت: آیا شما میدانی من که هستم؟

من هنوز جوابی نداده بودم که آن خانم خودش با یک حزن و اندوهی خاص ادامه داد وگفت: من زینب هستم، این جنازه هم متعلق به ماست. ما خودمان باید او را تشییع کنیم!


  • شیخ علی خدادادی

یاعلی307


گزیده ای از بیانات


اگر می خواهید امام زمان(عج) را بشناسید باید احادیث و سخنان امامان معصوم(ع) در خصوص حضرت مهدی(عج) را بررسی کنیم.


باید به بیان حضرات نگاه کنید. امام حسن(ع) میفرمایند: هر زمان که اسم امام زمان(ع) می آمد، پدرم علی بن ابیطالب(ع) پشت سرهم و مکررا به سینه می کوبیدند و حضرت بلند آه می کشیدند و این جمله را می فرمودند: آه خدایا! چه شوقی دارم برای زیارت فرزندم مهدی(ع).


وظیفه ای که ما نسبت به امامان معصوم(ع) نسبت به امام زمانمان داریم تنها یک کلمه است و آن " انتظار " است. انتظار چه کلمه ای است؟ در کتاب شریف کافی آمده است که شخصی آمد نزد امام باقر(ع) و عرض کرد: من راهم دور است و به این راحتی نمی توانم به محضر شما مشرف شوم و شما را زیارت کنم. حالا که بعد از مدتها خدمتتان رسیدم سوالی دارم؛ آقا جان عملی را یاد بدهید که کل دین در این عمل خلاصه شده باشد و وقتی این عمل را داشتم همه دین و مذهب تشیع را داشته باشم. عملی را به من یاد بدهید که بتوانم به وسیله آن مخالفین شیعه را جذب دینم کنم، عملی که خودتان به آن عقیده دارید.


امام باقر(ع) می فرمایند:


1) شهادت بده به وحدانیت خدا


2) محبت به علی بن ابیطالب(ع) و فرزندان ایشان


3) برائت بجوی از دشمنان امیرالمومنین(ع) و فرزندان ایشان


4) انتظار حضرت قائم(ع)


در این موارد در واقع امام باقر(ع) دین خدا را معرفی کردند.


این انتظار چه مقامی است که امام باقر(ع) می فرماید یکی از ارکان دین اسلام و یکی از شاخه های اعتقاد من پسر فاطمه(س) منتظر بودن برای صاحب الزمان(ع) است؟


ما باید وجودمان در زمان غیبت فقط برای امام زمانمان باشد . همه ما بلدیم و تا به حال بارها گفته ایم: "یا لیتنا کنا معک و نفوز فوزا عظیما " خب ما باید این را عملی کنیم.



کاری که شهدای کربلا برای امام حسین(ع) انجام دادند از مصادیق انتظار است. اگر بخواهیم برای عمل حبیب بن مظاهر اسم بگذاریم باید اسمش را انتظار بگذاریم.


انتظار یعنی تمام وجودم را میدهم برای امامم و دیگر منی وجود ندارد و تمام رفتار و کردار من محوریتش می شود امام زمان(عج)


  • شیخ علی خدادادی

یاعلی121

گزیده ای از بیانات



باید قدر این نعمت را دانست و شیعه باید حواسش باشد که غفلت نکند در عظمت اهل بیت ع هیچ شکی نیست روایات فراوان در فضیلت اهل بیت ع در منابع شیعه و سنی وارد شده است.

حکایت عجیبی را از ناپلئون بنا پارت امپراتور فرانسه عرض کنم؛ناپلئون یکی از نخبه های سیاست بود و مشهور به فاتح کبیر هست این پادشاه به مصر لشکر کشید و خواست توجه مسلمانان را به خود جلب کند لذا ملبس به لباس مسلمانان گردید و دشداشه و عبا پوشید.

روزی بزرگان و علمای مصری را فراخواند و گفت:میل دارم بهترین اسم از اسامی مسلمانان را برای من انتخاب کنید.

آن جمعیت اسامی انتخابی خود را عرضه داشتند  یکی گفت اسد و دیگری گفت صالح و سومی گفت فاتح و ...اما ناپلئون هیچ کدام را نپسندید و گفت این اسامی جامع نیستند پس آن ها را مرخص کرد و گفت خودم اسمی را که از هر جهت مناسب باشد اختیار خواهم کرد.

مدتی گذشت،روزی ناپلئون همه را به دربار باز خواند و با مسرت گفت که بهترین اسم در بین مسلمانان را پیدا کرده و آن را برای خود انتخاب کرده ام.گفتند : آن اسم کدام است؟گفت: علی(کتاب شجره طوبی جوهری ص 56).

بله امیرالمومنین ع چنین عظمتی دارد که حتی شخصی که مسلمان نیست با مقداری تامل و تفحص در تاریخ اسلام به مقام والا و بی بدیل حضرت پی می برد.


  • شیخ علی خدادادی

یاعلی 102


گزیده ای از بیانات

شخصی آمد محضر امام صادق ع،عرض کرد یابن رسول الله ابلیس را دیدم،دیدار خود با ابلیس را برای امام وصف کرد،عرض کرد آقاجان ابلیس از من پرسید:که هستی؟گفتم انا من ولد آدم،من از فرزندان جناب آدم هستم(آدمیزادم)،ابلیس گفت:تو از همان طایفه هستی که گمان می کنید خدا رو دوست دارید در حالی که او را معصیت می کنید و بغض شیطان را دارید در حالی که شیطان رو بندگی می کنید.

عرض کرد آقا جان ابلیس گفت:من در قتل هابیل بودم و با نوح در کشتی بودم و در ماجرای پی کردن ناقه صالح بودم،انا صاحب نار ابراهیم،من موجب آتش ابراهیم بودم من صاحب گوساله بنی اسرائیل بودم و ...

انا المجمع لقتال محمد یوم أحد و حنین انا ملقی الحسد یوم السقیفه فی قلوب المنافقین

گفت:من عامل جنگ و قتال بر علیه رسول الله بودم من موجب حسد در قلوب منافقین در روز سقیفه بودم،من در جمل بودم و با ناکثین و قاسطین و مارقین بودم.

عرض کرد یابن رسول الله به ابلیس گفتم:دلنی علی عمل أتقرب به الی الله و استعین به علی نوائب دهری.

به ابلیس گفتم پس مرا به عملی راهنمایی کن که هم موجب تقرب من به خدا شود و هم بتوانم بر مشکلات زندگی خود فائق آیم ...

ابلیس گفت:استعن بحب علی بن ابیطالب

متمسک شو به محبت امیرالمومنین علیه السلام !!!



ادامه دارد...

  • شیخ علی خدادادی

یاعلی102


خلاصه ای از بیانات


ألا إنّ قم الکوفة الصغیرة، ألا إنّ للجنة ثمانیة أبواب، ثلاثة منها إلى قم، تقبض فیها امرأة من ولدی اسمها «فاطمة بنت موسى» و تدخل‏ بشفاعتها شیعتی الجنّة بأجمعهم

عوالم العلوم و المعارف ج 21 ص 330 و بحار الانوار ج 57 ص 228

در بین دختران حضرت موسی ین جعفر علیهما السلام،حضرت معصومه سلام الله علیها مقام بسیار والایی دارند.

قبل از ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها،امام صادق علیه السلام خبر از ولادت آن بانو می دهند و مقام والای حضرت معصومه سلام الله علیها را به عالم معرفی می کنند،روایت،روایت عجیبی است در بعضی از روایات، قم و بارگاه حضرت معصومه سلام الله علیها به عنوان حرم اهل بیت علیهم السلام معرفی شده است که همین روایت شرح مفصل می طلبد.

امام صادق علیه السلام فرمود:سه در از هشت در بهشت مخصوص قم و از قم هست،قم آرامگاه فاطمه بنت موسی هست.

عبارت بعدی محیر العقول هست می فرماید:تمام شیعیان ما با شفاعت فاطمه معصومه سلام الله علیها وارد بهشت می شوند.

روزی مرحوم حاج شیخ عباس قمی در تیمچه بزرگ قم، به مناسبت ایام فاطمیه منبر رفته بود، بر فراز منبر فرمود: شبی میرزای قمی ـ صاحب قوانین ـ را در عالم رؤیا دیدم از محضر مقدسشان سئوال کردم:

"آیا شفاعت اهل قم به دست حضرت معصومه(ع) می باشد؟

با قیافه اعجاب آمیزی به طرف من نگاه کرد و فرمود:

"شفاعت اهل قم با منست، شفاعتِ عالَم با حضرت معصومه(ع) می باشد".


  • شیخ علی خدادادی

یاعلی98


گزیده ای از بیانات

عن سلمان الفارسی رحمه اللّه، قال: کنت یوما مع مولانا أمیر المؤمنین بأرض قفر، فرأى صلّى اللّه علیه درّاجا یصیح، فکلّمه و قال له: یا درّاج، منذ کم أنت فی هذه البریّة؟ و من أین مطعمک و مشربک؟

فقال: یا أمیر المؤمنین، منذ مائة سنة فی هذه البریّة و مطعمی و مشربی إذا جعت‏ أصلّی علیک فأشبع، و إذا عطشت أدعو على ظالمیک فأروى.

قلت: یا أمیر المؤمنین، صلوات اللّه علیک، هذا شی‏ء عجیب ما أعطی منطق الطیر إلّا لسلیمان بن داود علیهما السّلام.

قال: یا سلمان، أ ما علمت أنا أعطیت سلیمان بن داود ذلک، و لولانا ما خلق سلیمان و لا داود و لا أبوهما آدم علیهم السّلام‏.

المناقب العلوی ص 110 و أورده القطب الراوندی رحمه اللّه فی الخرائج و الجرائح 2: 560/ 18 و عنه فی بحار الأنوار 27: 268/ 18 و 62: 43/ 3، عن الحسین علیه السّلام و فیه جابر بن عبد اللّه، بدل: سلمان الفارسی رحمهما اللّه.

این روایت ،روایت فوق العاده ای هست،مساله ی تولی و تبری اهمیت بسیار زیادی دارد و اثر وضعی خاصی در زندگی شما دارد.

جناب سلمان می فرماید:در منطقه برهوتی در محضر امیر المومنین علیه السلام بودم،پرنده ای آمد محضر حضرت امیر علیه السلام و حضرت با او تکلم کرد،امام به آن پرنده فرمودند:چند سال هست که در این منطقه هستی و آب و نان تو از کجا می رسد؟

پرنده گفت:یا امیر المومنین،قریب به صد سال هست که در این منطقه هستم و وقتی گشنه می شوم بر تو درود و سلام میفرستم و شما را یاد میکنم پس سیر می شوم و وقتی تشنه می شوم دشمنان شما را لعنت می کنم پس سیراب می شوم.

سلمان می گوید:عرض کردم یا امیر المومنین این مساله،مساله ی عجیبی هست،قدرت تکلم با پرندگان مخصوص سلیمان بن داود هست.

حضرت امیر المومنین علیه السلام فرمودند:آیا مگر نمی دانی که این قدرت را من به سلیمان بخشیدم؟

و اگر من نبودم نه سلیمان بود و نه داود و نه آدم.


  • شیخ علی خدادادی

یاعلی 75


خلاصه بیانات

قال مولانا الإمام الصادق ع:من أراد  الله به الخیر قذف فی قلبه حب الحسین ع و حب زیارته.

فهم و درک آیات و روایات مساله ی بسیار مهمی است لذا در آیات و روایات ما تاکید فراوانی روی این مساله شده است؛امام صادق ع فرمودند:حدیث تدریه خیر من الف حدیث ترویه، فهم و درایت یک حدیث بهتر از روایت هزار حدیث است،ما خیلی از آیات و احادیث را شنیدیم و لکن تامل و دقت نکردیم تدبر نکردیم وقت نگذاشتیم برای فهم حدیث و آیه،و الا اگر آنچه را که میدانیم و شنیدیم و خواندیم درست بفهمیم و تامل کنیم کار تمام است،گاها تشیع ما تشیع شناسنامه ای است و هنوز آنچنان که باید به اهل بیت ع گره نخوردیم،معرفت مالک اشتر و ابوذر و حبیب بن مظاهر و مسلم بن عقیل را نداریم چون درست نشناختیم به کنه مساله پی نبردیم،این که ما 10 تا حدیث و شعر بلد باشیم این کافی نیست بلکه این حدیث باید جریان داشته باشد در زندگی من،عشق امیر المومنین ع خودش را نشان بدهد در زندگی من،در غیر اینصورت نمیتوانیم بهره زیادی از نعمت ولایت ببریم.

شما شمر بن ذی الجوشن رو ببینید،این شخصیت پرونده عجیبی دارد حتما زندگی او را مطالعه کنید،من فقط به گوشه ای از زندگی شمر اشاره میکنم؛لحظات آخر مولای ما اباعبدالله الحسین ع است همه از کشتن اباعبدالله ع خوف دارند حتی خبیث ترین اشخاص آن روزگار،اشقیاء با هم زمزمه میکنند؛یکی میگوید من نمیتوانم سر از تنش جدا کنم چون او فرزند زهرا س است یکی می گوید من نمیتوانم چون کشتن او مساوی با دشمنی با رسول الله ص است یکی میگوید من نمیتوانم حسین ع را بکشم چون نمیتوانم پیغمبر را ملاقات کنم در حالیکه رسول الله ص از من ناراحت است،در این اثناء شمر وارد گودال می شود

ادامه دارد...



  • شیخ علی خدادادی

یاعلی 70


خلاصه بیانات


قدر نعمت ولایت را باید دانست گفتیم این ولایت نور الله است،ولایت،نعمت بی بدیل است،شما عبارات مخالفین را ببینید؛چه عباراتی در شأن اهل بیت ع دارند،عائشه نسبت به اهل بیت ع بغض داشته است،اسم غلام خودش را  عبدالرحمن گذاشت و گفت علتش به خاطر عبد الرحمن ابن ملجم مرادی است چون او را دوست دارم برای همین اسم غلامم را عبدالرحمن گذاشتم،یا تاریخ نوشته است وقتی خبر شهادت امیر المومنین ع به او رسید اظهار شادی کرد،صفحات تاریخ پر از بغض عائشه نسبت به اهل بیت ع است،اما همین شخصیت راوی حدیثی عجیب و اتفاقی جالب است،مرحوم مقدس اردبیلی روایت را نقل کرده است:عائشه می گوید:در محضر رسول الله ص بودم که پیامبر در مورد یاران خودش حرف می زد در مورد اشخاص مختلفی حرف زد،اما از علی ع چیزی نگفت،من میدانستم که رسول الله ص چه علاقه ای به علی ع دارد برای همین تعجب کردم وقتی دیدم پیامبر حرفی از علی ع نزد،سوال کردم:یا رسول الله ص،از علی ع نگفتید!

رسول الله ص فرمود:ویحک هل یعرف أحد نفسه،وای بر تو،آیا مگر انسان از خودش هم تعریف میکند؟! علی جان من است.

مظلومیت را ببینید گریه کنید بر مظلومیت امیر عالمین،چه کردند با جان رسول الله ص؟! روایات تاریخی را ببینید منبری که بر روی آن،اسم امیر المومنین ع گفته می شد اون منبر را آب می کشیدند می گفتند این منبر نجس شد باید تطهیر شود،لا اله الا الله،تمام سعی خود را کردند این نور را خاموش کنند اما نشد.

عزیزان باید ائمه ی خود را بشناسیم باید شیعه حقیقی باشیم نه اینکه شیعه دست و پا شکسته و شناسنامه ای،باید محبت و معرفت را به حد اعلا برسانیم.

ادامه دارد...


  • شیخ علی خدادادی