اهل بیت ع سفارش کردند که ما این جمله رو تکرار کنیم(یا لیتنا کنا معک فنفوز فوزا عظیما)خطاب به ابی عبدالله ع عرضه بداریم:آقاجان ایکاش در کربلا ما هم در رکاب شما بودیم،بودن در رکاب ابی عبدالله ع شرط دارد خود سید الشهداء ع شروط حضور را بیان کردند؛هر کسی نمی تواند عاشورایی بشود عاشورایی بودن شرط دارد،بچه هیئتی باید این شروط را مهیا کند ما باید خودمون را آراسته به این شروط بکنیم،روز 8 ذی الحجه سید الشهداء ع بعد از 4 ماه حضور در مکه،از مکه خارج شدند اما قبل از حرکت خطبه ای رو خطاب به مردم بیان فرمودند؛بخشی از بیانات حضرت این چنین است:الا و من کان باذلا فینا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا
هر کس که می تواند خودش را فدای حسین ع بکند و آماده ملاقات با خدا هست با ما بیاید،شرط حضور در کربلا این هست که تمام وجودت،حسین ع باشد جان و مال و اهل و عیال و هوی و هوس و شهوت یک طرف،سید الشهداء ع هم یک طرف.
یعنی سید الشهداء ع تمام زندگی من است،هر چه هست حسین است نه غیر او.
خیلی ها در اطراف حضرت بودند حتی با امام ع از مکه راه افتادند اما در مسیر بین مکه تا کوفه به امام ع خبر دادند:مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و قیس بن مسهر صیداوی به شهادت رسیدند؛امام ع این خبر را به حاضرین دادند خب با حسین ع بودن هزینه دارد مقتل نوشته است این جمعیت تا این خبر را شنیدند فتفرق عنه،از امام ع جدا شدند چون آماده نبودند حسین شناس ع نبودند عاشق امام ع باید هزینه بدهد از نگاه به نامحرم از رابطه با نامحرم بگذرد کسب حلال داشته باشد حق والدین رو مراعات کند و ...
کشتن امام معصوم ع بزرگ ترین گناه است؛تاریخ را ببینید هر کس که در قتل امام حسین ع یا در مساله غارت شریک بود و یا به امام اهانت کرد هر کدام از این ها به بلایی مبتلا شدند و جالب این هست که ابن کثیر دمشقی که یکی از علمای پر آوازه اهل سنت و وهابیت است و هیچ ارتباطی با اهل بیت ع ندارد و شاگرد ابن تیمیه وهابی است می گوید:
...فإنه قل من نجی من اولئک الذین قتلوه من آفة و عاهة فی الدنیا،فلم یخرج منها حتی اصیب بمرض و أکثرهم أصابه الجنون(البدایة و النهایة ج 8 ص 220)
ابن کثیر می گوید:
بیشتر روایاتی که درباره بلاهایی که بر سر قاتلان حسین ع آمده،وارد شده،صحیح هستند و اکثر قاتلین حضرت مبتلا به مرض و بیماری شدند و بیشتر آن ها مبتلا به دیوانگی شدند.
این عین عبارت یک عالم وهابی است؛ تاریخ مملو از این عبارات هست آنانکه امام را کشتند یا نقصی در بدنشان پدیدار شد مثل مرض پیسی و یا مبتلا به جنون شدند.
عظمت امام معصوم ع خارج از قوه عقل و درک ما هست
در تاریخ هست بعد از ورود ابن زیاد به کوفه و بعد از وعده ها و تهدید های او،زن به مرد خود می گفت:«اگر در رکاب مسلم علیه السلام باشی طلاق می گیرم» مادر دست فرزندش را می گرفت و روبروی مردش می ایستاد و می گفت:«رحم کن به بچه اگر بروی چه کسی او را بزرگ کند؟ »پس بیعت شکستند.
در هیئت عمرتان را می گذارید یعنی باید سید الشهدا علیهالسلام کل وجود مرا تغییر دهد. روضه کارش همین است. اما خدای ناکرده اگر اسیر هوای و هوس باشی ولو بچه هیئتی باشی تو هم امام حسین علیهالسلام را پس می زنی.
به روضه می روند و به دسته و سینه زنی می روند اما آیا نمی دانند که محبت حسین علیهالسلام با بی بندو باری و بد حجابی منافات دارد؟ میدانند اما چون اسیر هوی و هوس خود هستند، چون نتوانستند ابی عبدالله علیهالسلام را بر خواسته های خود ترجیح دهند برا همین برخلاف فرمایش امام زندگی میکنند. این جلسات برای این است که برسی به جایی که بگویی هرچه اربابم گفت همان است.
کوفه را ببینید. خیلی ها امام را می خواستند . نامه نوشتند . 12000 نامه به حضرت و 18000 امضا زیر بیعت نامه مسلم علیهالسلام بود. نگفتند: بیا حکومت کن. گفتند: آقا بیا امامت کن. ما عبد و تو امام. مسلم علیه السلام نامه نوشت آقا 18000 بیعت کننده دارد کوفه و 100 هزار شمشیر کوفی آماده دفاع از شما است. آقا سریع بیاکوفه. که کوفیان مشتاق آمدن تو هستند. اما یک ماه نشد کار به جایی رسید در مقاتل نوشتند ششم محرم در کوفه مردم به دو کار مشغول بودند: 1. یا شمشیر و تیر و نیزه می فروختند . 2. یا شمشیر و تیر و نیزه می خریدند.
چرا این بلا سر کوفیان آمد؟
چون نتوانستند با هوی و هوس مقابله کنند. هیئت یعنی من را آماده می کند برای اینکه حسین علیهالسلام را ترجیح دهم به همه چیز. کار امام حسین علیهالسلام نجات است. در یک چشم بر هم زدن زهیری را که بغض علی علیهالسلام را دارد تبدیل به محب علی علیهالسلام می کند. زهیر چنان در میدان علی علی گفت که سنگش زدند. ما هم باید در جلسات روضه حاضر بشویم و تغییر کنیم و تزکیه و تصفیه بشیم
پیرو هوای نفس ،امام کُش می شود
تاریخ را ببینید. چرا شمر امام کش شد؟ از ابتدای خلقت،انسان همیشه با نفس خود درگیر است یا مقاومت کرده یا اسیر شده و عاشورا هم همین طور بود. بچه هیئتی باید به جلسه بیاید تا یاد بگیرد نفسش را کنترل کند. ابن ملجم جیره خوار علی علیهالسلام بود،علاوه بر مساله خوارج و نهروان، شیفته زنی به نام قطام شد و اسیر هوی و هوس شد و قطام شرط کرد که علی علیهالسلام را بکش تا به وصال من برسی و ابن ملجم امام را به شهادت رساند تا به او برسد.گاها ما هم مثلا به خاطر رابطه با نامحرم،امام را کنار میگذاریم،حواست باید باشد.
پیامبر صلی الله علیه و آله آنقدر علی علی گفت تا جائیکه گفتند پیامبر صلی الله علیه و آله دیوانه علی علیهالسلام است. اما بعد حضرت کاری کردند که اگر روی منبر اسم علی علیهالسلام را می بردی می گفتند این منبر نجس شد باید آب کشیده شود.
هوی و هوس موجب می شود ولیِ خدا را کنار بگذارند. عاشورا هم چنین شد. باید مطالعه کنید عاشورا را. ببینید چه شد که سی هزار نفر در مقابل 72 نفر قرار گرفتند؟ چه شد که مقابله کردند با حضرت؟ چه رذائل اخلاقی داشتند که موجب شد در مقابل حضرت صف آرایی کنند؟ مبادا صفات و خصلت های آنها در من باشد. صفات 72 نفر را هم باید بشناسی و ببینی در تو هست یا نه،اگر هست تقویت کن و اگر نیست کسب کن.