در تاریخ هست بعد از ورود ابن زیاد به کوفه و بعد از وعده ها و تهدید های او،زن به مرد خود می گفت:«اگر در رکاب مسلم علیه السلام باشی طلاق می گیرم» مادر دست فرزندش را می گرفت و روبروی مردش می ایستاد و می گفت:«رحم کن به بچه اگر بروی چه کسی او را بزرگ کند؟ »پس بیعت شکستند.
در هیئت عمرتان را می گذارید یعنی باید سید الشهدا علیهالسلام کل وجود مرا تغییر دهد. روضه کارش همین است. اما خدای ناکرده اگر اسیر هوای و هوس باشی ولو بچه هیئتی باشی تو هم امام حسین علیهالسلام را پس می زنی.
به روضه می روند و به دسته و سینه زنی می روند اما آیا نمی دانند که محبت حسین علیهالسلام با بی بندو باری و بد حجابی منافات دارد؟ میدانند اما چون اسیر هوی و هوس خود هستند، چون نتوانستند ابی عبدالله علیهالسلام را بر خواسته های خود ترجیح دهند برا همین برخلاف فرمایش امام زندگی میکنند. این جلسات برای این است که برسی به جایی که بگویی هرچه اربابم گفت همان است.
کوفه را ببینید. خیلی ها امام را می خواستند . نامه نوشتند . 12000 نامه به حضرت و 18000 امضا زیر بیعت نامه مسلم علیهالسلام بود. نگفتند: بیا حکومت کن. گفتند: آقا بیا امامت کن. ما عبد و تو امام. مسلم علیه السلام نامه نوشت آقا 18000 بیعت کننده دارد کوفه و 100 هزار شمشیر کوفی آماده دفاع از شما است. آقا سریع بیاکوفه. که کوفیان مشتاق آمدن تو هستند. اما یک ماه نشد کار به جایی رسید در مقاتل نوشتند ششم محرم در کوفه مردم به دو کار مشغول بودند: 1. یا شمشیر و تیر و نیزه می فروختند . 2. یا شمشیر و تیر و نیزه می خریدند.
چرا این بلا سر کوفیان آمد؟
چون نتوانستند با هوی و هوس مقابله کنند. هیئت یعنی من را آماده می کند برای اینکه حسین علیهالسلام را ترجیح دهم به همه چیز. کار امام حسین علیهالسلام نجات است. در یک چشم بر هم زدن زهیری را که بغض علی علیهالسلام را دارد تبدیل به محب علی علیهالسلام می کند. زهیر چنان در میدان علی علی گفت که سنگش زدند. ما هم باید در جلسات روضه حاضر بشویم و تغییر کنیم و تزکیه و تصفیه بشیم
پیرو هوای نفس ،امام کُش می شود
تاریخ را ببینید. چرا شمر امام کش شد؟ از ابتدای خلقت،انسان همیشه با نفس خود درگیر است یا مقاومت کرده یا اسیر شده و عاشورا هم همین طور بود. بچه هیئتی باید به جلسه بیاید تا یاد بگیرد نفسش را کنترل کند. ابن ملجم جیره خوار علی علیهالسلام بود،علاوه بر مساله خوارج و نهروان، شیفته زنی به نام قطام شد و اسیر هوی و هوس شد و قطام شرط کرد که علی علیهالسلام را بکش تا به وصال من برسی و ابن ملجم امام را به شهادت رساند تا به او برسد.گاها ما هم مثلا به خاطر رابطه با نامحرم،امام را کنار میگذاریم،حواست باید باشد.
پیامبر صلی الله علیه و آله آنقدر علی علی گفت تا جائیکه گفتند پیامبر صلی الله علیه و آله دیوانه علی علیهالسلام است. اما بعد حضرت کاری کردند که اگر روی منبر اسم علی علیهالسلام را می بردی می گفتند این منبر نجس شد باید آب کشیده شود.
هوی و هوس موجب می شود ولیِ خدا را کنار بگذارند. عاشورا هم چنین شد. باید مطالعه کنید عاشورا را. ببینید چه شد که سی هزار نفر در مقابل 72 نفر قرار گرفتند؟ چه شد که مقابله کردند با حضرت؟ چه رذائل اخلاقی داشتند که موجب شد در مقابل حضرت صف آرایی کنند؟ مبادا صفات و خصلت های آنها در من باشد. صفات 72 نفر را هم باید بشناسی و ببینی در تو هست یا نه،اگر هست تقویت کن و اگر نیست کسب کن.
هدف جلسات سید الشهدا علیهالسلام چیست؟ و هدف جلسات روضه چیست؟
در جلسات گذشته گفتیم هدف شهادت سید الشهدا علیهالسلام چه بود؟
چرا اهل بیت علیهم السلام ما را سفارش به گریه بر مصائب اباعبدالله علیهالسلام کردند؟
فرمودند : گریه کن و بگریان و اگر نتوانستی تباکی کن. تمام این تاکیدات برای این است که ما فقط گریه کنیم یا هدفی ماوراء مشکی پوشیدن و عزاداری هم است؟
هدف چیز دیگری است. به روضه بیا و خودت را بیاب. هدف این است که انسان از فرش به عرش برود. گاها در این مجالس شیطان به منبر می رود و خائن به دستگاه ارباب است. جلسه را به سمتی می کشد که خیانت به حضرت است. مداح ابتدا باید در انتخاب شعر مضمون را در نظر بگیرد و دقت کند که آیا این شعر با این سبک و مضمون مورد توجه و قبول سید الشهدا علیهالسلام است یا نه؟
جلسۀ آل الله باید انسان ساز باشد.
حضرت کشته شد تا من از حیوانیت برسم به انسانیت. اگر آقا فرمود: نمازت را اینگونه بخوان. بگویم: چشم. در تاریخ اهل سنت داریم که شیعه را زنده زنده به عنوان آجر استفاده می کردند و لای دیوار دفنش می کردند.
امام باقر علیهالسلام فرمود: در زمان من اگر به زن و مردی می گفتند یهودی است و زانی و زانیه است بهتر از این بود که به او بگویند شیعه علی ابن ابی طالب علیهالسلام است. شیعه چنین دورانی را گذرانده است.
یاران أبا عبدالله همه فانی در سید الشهداء ع بودند از شش ماه تا 95 ساله، کلا وجودشان حسین ع بود
*گر بشکافند سراپای من
جز تو نیابند در اعضای من*
به غیر از ابی عبد الله ع، چیزی نمی دیدند، حضرت قاسم ع را ببینید یک نوجوان 13 ساله که لم یبلغ الحلم (به بلوغ هم نرسیده بود) اما چنان سر مست حسین ع بود که با التماس و اصرار به میدان رفت و خود را فدای حضرت عشق ع کرد، سید الشهداء ع آمد بالا سرش، مقتل نوشته وضع الحسین صدره علی صدره (حسین سینه اش را چسباند به سینه قاسم) یک نوجوان 13 ساله چطور شد که با مرد 57 ساله سینه به سینه شد؟! گفتند:یا قامت ابی عبدالله ع مثل مادرش خمیده شده بود یا قاسم قد کشیده بود
.
.