حجة الاسلام و المسلمین شیخ علی خدادادی

حب الزهراء(س) دیننا
مشخصات بلاگ
حجة الاسلام و المسلمین شیخ علی خدادادی
طبقه بندی موضوعی

۲۷ مطلب با موضوع «خلاصه بیانات» ثبت شده است

یاعلی 66


خلاصه بیانات

نور خداوند تبارک و تعالی،ولایت اهل بیت ع است،باید شیعه حواسش به این نعمت باشد تا مبتلا به کفران نعمت نشود ،عبارات عجیبی از امام شافعی در وصف امیر المومنین ع ایراد شده است،اهل سنت چهار مذهب و چهار امام دارند حنبلی و حنفی و شافعی و مالکی،همانطور که ما شیعیان نسبت به ائمه خود احترام قائلیم اهل سنت نیز چهار امام خود را بزرگ می شمارند،عبارتی که عرض میکنم از سروده های شافعی در شأن حضرت امیر ع است خوب توجه کنید یک شخص شیعه یک عالم شیعه این شعر را نگفته یا یک عامی سنی یا یک عالم معمولی اهل سنت این شعر را نگفته بلکه یک عالم طراز اول اهل سنت،کسی که امام اهل سنت است و میلیون ها مقلد دارد گفته است؛عبارت رو عرض کنم فقط دو بیت رو میخوانم:

لو أن المرتضی ابدی محله/لخر الناس طرا سجدا له

اگر علی بن ابیطالب فضائل خودش را برای مردم آشکار کند اگر علی خودش را به مردم بشناساند تمام مردم در مقابل علی بن ابیطالب به سجده میفتند ،توجه میکنید این عبارت امام اهل سنت است اگر علی ع پرده از مقام خود بردارد عالم در برابر او سجده میکنند.

بیت دوم غوغاست تامل کنید تا قدر این نعمت را بیشتر بدانید

مات الشافعی و لیس یدری/علی ربه ام ربه الله

الله اکبر،شافعی امام اهل سنت مرد اما نفهمید علی ع خدای شافعی است یا الله تبارک و تعالی،شبهه ای برای شافعی حل نشد که آیا علی ع خدای شافعی است یا خدای عزوجل.

حال باید شیعه چه بگوید در وصف حضرات معصومین علیهم السلام،این ولایت برترین نعمت است،دشمنان خدا و اسلام خواستند این نعمت را از بین ببرند خواستند این نور را خاموش کنند

ادامه دارد...



  • شیخ علی خدادادی

یاعلی 63


خلاصه بیانات


خداوند تبارک و تعالی در سوره صف آیه هشتم می فرماید:یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره.

آیه بسیار مهمی است این آیه ،که هم شامل خبر و هم شامل بشارت است،کافران اراده دارند که نور خداوند تبارک و تعالی را خاموش کنند و این نور را از بین ببرند.سوال مهمی که نسبت به این آیه مطرح است سوال از نور الله است؛منظور از نور خدا چیست؟آیا نماز و روزه و خمس و زکات و جهاد و ...است؟یا نه مساله دیگری مد نظر است؟در روایات ، حضرات معصومین ع نور الله را به امیر المومنین ع و ولایت تفسیر کردند.

نور خدا،امیر المومنین ع است نور خدا،سید الشهداء ع است،کافران اراده دارند این نور را خاموش کنند و ولایت را از ما بگیرند اینان تمام سعی خود را کردند تا ولایت نابود بشود عاشورا را ببینید هر بلایی که توانستند سر اباعبدالله الحسین ع و اولاد و عیال و أصحاب حضرت آوردند که گاها تاریخ شرمسار از بیان فاجعه کربلا و کوفه و شام است،کافران خیال می‌کردند با کشتن سید الشهداء ع این نور خاموش خواهد شد اما زهی خیال باطل،بعد از 1400 سال شما ببینید وضعیت چگونه است نور خدا هنوز هم نور افکنی میکند بارگاه سید الشهداء ع را ببینید روز اربعین تمام عالم را مات و مبهوت کرده است لشکر میلیونی زائرین سید الشهداء ع را ببینید،قبر معاویه و یزید را هم ببینید.

باید قدر نعمت ولایت را دانست در طول تاریخ این نعمت نا شناخته ماند.

ادامه دارد...


  • شیخ علی خدادادی

یاعلی61


خلاصه بیانات


اگر انسان در رابطه ای که با اهل بیت ع دارد صادق و خالص باشد خدا می داند چه معارفی به او عطا می شود و چه لذتی از رابطه با اهل بیت ع نصیب او می شود،علامه امینی را ببینید این مرد بزرگ صاحب کتاب گرانقدر الغدیر،تمام زندگی خود را وقف حضرت امیر ع کرد؛آیت الله خزعلی رحمت الله علیه می فرمود:علامه امینی آمده بودند ایران،در حرم امام رضا ع مشغول زیارت بودم خبر دادند که علامه امینی در حرم حضور دارد زیارت را کوتاه کردم و رفتم به دیدار ایشان،پرسیدم در این مدت کجا تشریف داشتید؟ایشان فرمودند در هند بودم و روزانه 17 ساعت کار تحقیقی میکردم پرسیدم جناب امینی هوا در هند گرم بود؟ایشان بعد از مقداری مکث فرمودند مثل اینکه گرم بود،دیدم اصلا ایشان متوجه گرمای هوا نبوده است و فانی در هدف بوده است.

این مرد هر چه داشت برای اهل بیت ع هزینه کرد و اهل بیت ع هم او را خریدند حکایتی را عرض کنم که بسیار جالب است

در زمان علامه امینی قدس الله نفسه در عراق، پسر وزیر معارف (وزیر معارف) بیماری سختی پیدا می کند و اطباء ناامید می شوند. پدرش مایوس می گردد، او که سنی هم بوده و دستش از همه جا کوتاه می شود، نامه ای به علامه می نویسد و در آن می گوید: علامه امینی شما که اینقدر به علی (علیه السلام) ارادت دارید و عمرتان را در این راه گذرانده اید، الان فرزند من دارد می میرد، آیا از علی (علیه السلام) کاری ساخته است؟!

علامه امینی نامه را دریافت می کند و مطالعه می نماید، فورا می نویسد:"بسم الله الرحمن الرحیم خداوند به برکت امیر المومنین فرزند شما را شفا داد!" و نامه را می دهد به نامه رسان که به به وزیر معارف برساند.

علامه لباس می پوشد و به حرم حضرت امیر مشرف شده و عرض می کند: من یک حواله ای فرستاده ام، شما مرا روسیاه نفرمائید!

می گویند: همین که نامه می رسد به بالای سر مریض، فورا بلند می شود و شفا پیدا می کند!

بله اهل بیت ع به نوکر خود آبرو می دهند



  • شیخ علی خدادادی

یا علی 57


خلاصه بیانات

جناب علی اکبر  ع شخصیتی است که قابل وصف نیست مدح دوست و دشمن را در شأنش شنیدید شخصیتی که امیر المومنین ع در شأنش فرمود:لم تر عین نظرت مثله،هیچ چشمی همچون علی اکبر ع را ندیده است او بی بدیل و بی نظیر است؛این آقا با این عظمت محو در خدا و فانی در ولی خدا بود،شیعه باید امام شناسی را از جوان ابی عبدالله ع یاد بگیرد،معرفت به امام ع را از این شاهزاده باید یاد گرفت ،چه شد علی اکبر ع رسید به جایی که مقاتل نوشتند وقت وداع جناب علی اکبر ع با سید الشهداء  ع،حالت سید الشهداء ع همچون حالت محتضر شد!دلیل این حال امام فقط علقه پدر و پسری نبود بلکه مقام والای جناب علی اکبر ع بوده است.

حضرت علی اکبر ع چون امامش را خوب شناخت رسید به اعلی علیین،نمونه ای از معرفت این آقا را عرض کنم،دقت کنید.

در مسیر بین مکه و کربلا،ابی عبدالله ع کلمه استرجاع (انا لله و انا الیه راجعون)بر زبان جاری کردند،آقا علی اکبر ع سوال کردند یا ابتاه چرا استرجاع می فرمایید؟امام ع فرمودند:شنیدم هاتفی ندا می دهد:القوم یسیرون و المنایا تسیر الیهم،این مسیر، مسیر مرگ است،شما عکس العمل این آقا را ببینید هر کسی خبر مرگ بشنود متحول می شود اما این آقا فقط یک سوال پرسید،عرض کرد یا ابة أ فلسنا علی الحق؟

سؤال این است؛آیا ما بر حق هستیم آیا خداوند در این مسیر از ما راضی است آیا امام من در این مسیر از من راضی است؟

امام ع فرمود:بلی یا بنی،بله فرزندم،جواب را ببینید و تامل کنید در عظمت این شاهزاده،عرض کرد:اذا لا نبالی بالموت،تنها چیزی که میبیند فقط رضایت خدا و امام خودش است،وقتی حسین ع از من راضی باشد دیگر هیچ ترس و ابایی از مرگ ندارم.

فقط امام خود را میبیند و فانی در اباعبدالله ع است اگر رضایت امام من در مرگ من باشد در اربا اربا شدن من باشد جانم را فدای امام خود میکنم،این یعنی امام شناسی!!!



  • شیخ علی خدادادی


خلاصه بیانات

مدح از زبان دشمن گفته شد،اما مدح از زبان دوست؛زیباترین و عجیب ترین عبارات در مورد حضرت علی اکبر ع از زبان پدر گرامیشان سید الشهداء ع نقل شده است؛وقتی آقا علی اکبر ع با اهل حرم وداع می کرد خدا می داند چه هیاهویی شد در خیمه ها،مقاتل را ببینید این مخدرات گفتند بر ما رحم کن،مقاتل نوشته اند ابی عبد الله ع وقتی این صحنه را دیدند امام چنان حالشان منقلب شد که نزدیک بود جان بدهند،حضرت سید الشهداء ع خطاب به مخدرات فرمود:علی را رها کنید فإنه ممسوس فی الله،علی غرق در خداوند است،این یک عبارت!که مفصل باید توضیح داده شود.

عبارت دوم:وقتی جناب علی اکبر ع با سید الشهداء ع وداع کرد امام عرضه داشتند:خدایا شاهد باش کسی را به میدان میفرستم که کنا اذا اشتقنا الی نبیک نظرنا إلى وجهه 

عبارت بسیار عجیبی است؛امام معصوم ع با آن عظمت لا توصف و لا تدرک می فرماید وقتی ما مشتاق رسول الله ص می شدیم به علی اکبر نظر میکردیم،او جمال و کمال محمدی داشت.

عبارت سوم:وقتی رفت میدان و رزم فوق العاده ای کرد تا جایی که ضج القوم،مردم از شدت جنگ و شجاعت آن حضرت به ضجه و ناله افتادند؛لحظات گذشت ابی عبد الله ع ندایی را شنیدند یا ابتاه علیک السلام؛خدا می داند امام ع با چه حالی خود را به بالین جناب علی اکبر ع رساندند،امام ع خطاب به جناب علی اکبر ع فرمودند:فإذا نطقت انت منطقی و إذا سکت فأنت فی مضماری

چه جملات عجیبی از زبان ابی عبدالله ع در شأن آقا علی اکبر ع صادر شده است باید روی این دو جمله تامل کرد

ادامه دارد...


  • شیخ علی خدادادی

یا علی 54


خلاصه بیانات

حضرت علی اکبر ع مقام بسیار والایی دارد  که هم دوست و هم دشمن در مدح حضرتش عبارات عجیبی دارند؛در خباثت و عداوت معاویه با آل الله هیچ شکی نیست تاریخ را ببینید مملو از دشمنی های معاویه با امیر المومنین ع  و اولاد حضرت است،معاویه کسی است که در قنوت نمازش امیر المومنین ع را لعنت می کرد،همین شخص با این خباثت و شیطنت،سران حکومت خود را دعوت کرد و از صاحبان رای و تدبیر در حکومت خودش سوالی را پرسید؛سوال،سوال مهمی است؛گفت به نظر شما لایق ترین شخص برای خلافت در میان امت اسلامی چه کسی است؟اهل مجلس گفتند یا امیر المومنین،شما لایق ترین شخص برای خلافت هستید؛معاویه گفت نه،به نظر من لایق ترین شخص برای خلافت مسلمین،علی بن الحسین الاکبر است،این مدح دشمن!معاویه که نهایت خباثت است جناب علی اکبر را لایق ترین شخص برای خلافت میداند

ادامه دارد...


  • شیخ علی خدادادی

یا علی51


خلاصه بیانات


یکی از مسایلی که مورد اتفاق شیعه و سنی است اصل مساله معراج رسول الله ص است؛معارف بسیار عجیبی در سیر معراجی پیامبر ص هست که قابل درک و وصف نیست این سفر چنان عظمتی دارد که در شأنش سوره نازل شد سوره اسراء را ببینید(سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الأقصى...)ابتدای سفر مشخص شده اما انتها معلوم نیست خاتم النبیین تا کجا سیر کرد؟احدی را قدرت بیان نیست قرآن می فرماید:قاب قوسین أو ادنی،نمیدانیم تا کجا سیر کرد اما رسید به جایی که اشرف ملائکه جناب جبرئیل از ادامه سیر فرو ماند رسید به جایی که احدی قبل و بعد او نرفت و ندید ،این مقام مخصوص رسول الله ص است،تمام پیامبران عبد شدند و رسول الله ص مولا،تمام انبیاء مأموم شدند و رسول الله ص امام، اما توشه سفر چه بود وقتی رسید به مقامی که عقل عالم مات و مبهوت این مقام است کلماتی را دید؛فصل الخطاب این است برنامه این است خداوند تبارک و تعالی فرمود :یا رسول الله ص بدان و به امتت برسان،راه نجات بشر این کلمات است،پیامبر ص دیدند بر عرش نوشته شده است:ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة؛راه نجات،حسین ع است


  • شیخ علی خدادادی

یا علی 47


خلاصه بیانات

اهل بیت ع سفارش کردند که ما این جمله رو تکرار کنیم(یا لیتنا کنا معک فنفوز فوزا عظیما)خطاب به ابی عبدالله ع عرضه بداریم:آقاجان ایکاش در کربلا ما هم در رکاب شما بودیم،بودن در رکاب ابی عبدالله ع شرط دارد خود سید الشهداء ع شروط حضور را بیان کردند؛هر کسی نمی تواند عاشورایی بشود عاشورایی بودن شرط دارد،بچه هیئتی باید این شروط را مهیا کند ما باید خودمون را آراسته به این شروط بکنیم،روز 8 ذی الحجه سید الشهداء ع بعد از 4 ماه حضور در مکه،از مکه خارج شدند اما قبل از حرکت خطبه ای رو خطاب به مردم بیان فرمودند؛بخشی از بیانات حضرت این چنین است:الا و من کان باذلا فینا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا

هر کس که می تواند خودش را فدای حسین ع بکند و آماده ملاقات با خدا هست با ما بیاید،شرط حضور در کربلا این هست که تمام وجودت،حسین ع باشد جان و مال و اهل و عیال و هوی و هوس و شهوت یک طرف،سید الشهداء ع هم یک طرف.

یعنی سید الشهداء ع تمام زندگی من است،هر چه هست حسین است نه غیر او.

خیلی ها در اطراف حضرت بودند حتی با امام ع از مکه راه افتادند اما در مسیر بین مکه تا کوفه به امام ع خبر دادند:مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و قیس بن مسهر صیداوی  به شهادت رسیدند؛امام ع این خبر را به حاضرین دادند خب با حسین ع بودن هزینه دارد مقتل نوشته است این جمعیت تا این خبر را شنیدند فتفرق عنه،از امام ع جدا شدند چون آماده نبودند حسین شناس ع نبودند عاشق امام ع باید هزینه بدهد از نگاه به نامحرم از رابطه با نامحرم بگذرد کسب حلال داشته باشد حق والدین رو مراعات کند و ...



  • شیخ علی خدادادی


خلاصه بیانات

کشتن امام معصوم ع بزرگ ترین گناه است؛تاریخ را ببینید هر کس که در قتل امام حسین ع یا در مساله غارت شریک بود و یا به امام اهانت کرد هر کدام از این ها به بلایی مبتلا شدند و جالب این هست که ابن کثیر دمشقی که یکی از علمای پر آوازه اهل سنت و وهابیت است و هیچ ارتباطی با اهل بیت ع ندارد و شاگرد ابن تیمیه وهابی است می گوید:

...فإنه قل من نجی من اولئک الذین قتلوه من آفة و عاهة فی الدنیا،فلم یخرج  منها حتی اصیب بمرض و أکثرهم أصابه الجنون(البدایة و النهایة ج 8 ص 220)

ابن کثیر می گوید:

بیشتر روایاتی که درباره بلاهایی که بر سر قاتلان حسین ع آمده،وارد شده،صحیح هستند و اکثر قاتلین حضرت مبتلا به مرض و بیماری شدند و بیشتر آن ها مبتلا به دیوانگی شدند.

این عین عبارت یک عالم وهابی است؛ تاریخ مملو از این عبارات هست آنانکه امام را کشتند یا نقصی در بدنشان پدیدار شد مثل مرض پیسی و یا مبتلا به جنون شدند.

عظمت امام معصوم ع خارج از قوه عقل و درک ما هست


  • شیخ علی خدادادی


خلاصه بیانات

در تاریخ هست بعد از ورود ابن زیاد به کوفه و بعد از وعده ها و تهدید های او،زن به مرد خود می گفت:«اگر در رکاب مسلم علیه السلام باشی طلاق می گیرم» مادر دست فرزندش را می گرفت و روبروی مردش می  ایستاد و می گفت:«رحم کن به بچه اگر بروی چه کسی او را بزرگ کند؟ »پس بیعت شکستند. 

در هیئت عمرتان را می گذارید یعنی باید سید الشهدا علیه‌السلام کل وجود مرا تغییر دهد. روضه کارش همین است. اما خدای ناکرده اگر اسیر هوای و هوس باشی ولو بچه هیئتی باشی تو هم امام حسین علیه‌السلام را پس می زنی. 

به روضه می روند و به دسته و سینه زنی می روند اما آیا نمی دانند که محبت حسین علیه‌السلام با بی بندو باری و بد حجابی منافات دارد؟ میدانند اما چون اسیر هوی و هوس خود هستند، چون نتوانستند ابی عبدالله علیه‌السلام را بر  خواسته های خود ترجیح دهند برا همین برخلاف فرمایش امام زندگی میکنند. این جلسات برای این است که برسی به جایی  که بگویی هرچه اربابم گفت همان است. 

کوفه را ببینید. خیلی ها امام را می خواستند . نامه نوشتند . 12000 نامه به حضرت و 18000 امضا زیر بیعت نامه مسلم علیه‌السلام بود. نگفتند: بیا حکومت کن. گفتند: آقا بیا امامت کن. ما عبد و تو امام. مسلم  علیه السلام نامه نوشت  آقا 18000 بیعت کننده دارد کوفه و 100 هزار شمشیر کوفی آماده دفاع از شما است. آقا سریع بیاکوفه. که کوفیان مشتاق آمدن تو هستند. اما یک ماه نشد کار به جایی رسید در مقاتل نوشتند ششم محرم در کوفه مردم به دو کار مشغول بودند: 1. یا شمشیر و تیر و نیزه می فروختند . 2. یا شمشیر و تیر و نیزه می خریدند. 


چرا این بلا سر کوفیان آمد؟


چون نتوانستند با هوی و هوس مقابله کنند. هیئت یعنی من را آماده می کند برای اینکه حسین علیه‌السلام را ترجیح دهم به همه چیز. کار امام حسین علیه‌السلام نجات است. در یک چشم بر هم زدن زهیری را که بغض علی علیه‌السلام را دارد تبدیل به محب علی علیه‌السلام می کند. زهیر چنان در میدان علی علی گفت که سنگش زدند. ما هم باید در جلسات روضه حاضر بشویم و تغییر کنیم و تزکیه و تصفیه بشیم


  • شیخ علی خدادادی