حجة الاسلام و المسلمین شیخ علی خدادادی

حب الزهراء(س) دیننا
مشخصات بلاگ
حجة الاسلام و المسلمین شیخ علی خدادادی
طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام جواد ع» ثبت شده است


تبدیل کردن خاک به طلا


شیخ حر عاملی روایتی را درباره تبدیل خاک به طلا توسط امام چنین نقل کرده است:

قال: و منها ما روی عن إسماعیل بن عباس الهاشمی قال: جئت إلى أبی جعفر علیه السلام یوم عید، فشکوت إلیه ضیق‏ المعاش‏، فرفع‏ المصلى‏ فأخذ من التراب سبیکة ذهب فأعطانیها فخرجت إلى السوق فکانت ستة عشر مثقالا

اسماعیل بن عباس هاشمى گفت یک روز عید خدمت امام جواد علیه السلام رسیدم و از تنگدستی شکایت کردم، حضرت سجاده را کنار زد و از خاکهای روى زمین شمشى طلا برداشته به من داد (یعنی خاک به برکت دست حضرت به پاره ای طلای مبدل شد) آن را به بازار بردم 16 مثقال طلا بود

شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج‏4، ص400 اعلمى - بیروت، چاپ: اول، 1425 ق.


 صحبت کردن با حیوانات


روایتی را طبری چنین نقل می‌کند:

قال أبو جعفر: حدثنا قطر بن أبی قطر، قال: حدثنا عبد الله بن سعید، قال: قال لی محمد بن علی بن عمر التنوخی: رأیت محمد بن علی (علیه السلام) و هو یکلم‏ ثورا فحرک الثور رأسه، فقلت: لا، و لکن تأمر الثور أن یکلمک. فقال: و علمنا منطق الطیر و أوتینا من کل شی‏ء. ثم قال للثور: قل لا إله إلا الله وحده لا شریک له. فقال. ثم مسح بکفه على رأسه‏

تنوخی می‌گوید امام جواد علیه السلام را دیدم که با گاو صحبت می‌کرد و گاو سرش را تکان می‌داد من گفتم نه و لکن گاو می‌خواهد با شما حرف بزند امام فرمود  دانستن زبان پرندگان [از طرف خداوند]به ما عطا شده است و از هر چیزی به ما داده شده است [همه چیز را می دانیم و بر همه چیز تسلط داریم]سپس امام به گاو فرمود بگو لا اله الا الله وحده شریک له او نیز گفت بعد امام با دست خود بر سر گاو کشید

طبرى آملى صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامة (ط - الحدیثة)، ص400، بعثت - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1413ق.


شهادت عصا به امامت حضرت


کلینی روایتی را درباره شهادت دادن عصا بر امامت امام جواد علیه السلام چنین نقل کرده است:

 محمد بن یحیى و أحمد بن محمد عن محمد بن الحسن عن أحمد بن الحسین عن محمد بن الطیب عن عبد الوهاب بن منصور عن محمد بن أبی العلاء قال سمعت یحیى بن أکثم قاضی سامراء بعد ما جهدت به‏ و ناظرته و حاورته‏ و واصلته‏ و سألته عن علوم آل محمد فقال: بینا أنا ذات یوم دخلت أطوف بقبر رسول الله ص فرأیت محمد بن علی الرضا علیه السلام یطوف به فناظرته فی مسائل عندی فأخرجها إلی‏ فقلت له و الله إنی أرید أن أسألک مسألة و إنی و الله لأستحیی من ذلک فقال لی أنا أخبرک قبل أن تسألنی تسألنی عن الإمام فقلت هو و الله هذا فقال أنا هو؛ فقلت علامة؟! فکان فی یده عصا فنطقت و قالت إن مولای إمام هذا الزمان و هو الحجة

محمد بن ابى العلا گفت: از یحیى بن اکثم قاضى سامرا بعد از اینکه او را آزمایش کردم و چندین مرتبه با او بحث و گفتگو در باره علوم آل محمد پرداختم و بین ما نامه‏هایی رد و بدل شد. یحیی بن اکثم گفت: روزی مشغول طواف به دور قبر پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم بودم و حضرت محمد بن علی جواد الائمه را دیدم که مشغول طواف است، با او در مورد مسائلى که داشتم بحث کردم تمام آنها را جواب داد بعد گفتم به خدا من یک سؤال دیگر دارم اما خجالت می‌کشم از پرسیدن آن. فرمود من قبل از اینکه بپرسى برایت توضیح می‌دهم. می‌خواهى بپرسى امام کیست؟! گفتم به خدا همین سؤال را داشتم فرمود من هستم. گفتم علامت آن چیست. در دست آن جناب عصایى بود به زبان آمده گفت (انه مولاى امام هذا الزمان و هو الحجة) این آقا سرور من و امام زمان و حجت خدا است.

.کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1 ص353دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.


زنده کردن گاو مرده


ابن حمزه طوسى روایتی را درباره زنده شدن گاو توسط امام جواد علیه السلام چنین نقل کرده است:

عن أحمد بن محمد الحضرمی، قال: حج أبو جعفر علیه السلام فلما نزل زبالة فإذا هو بامرأة ضعیفة تبکی على بقرة مطروحة على قارعة الطریق، فسألها عن علة بکائها فقامت المرأة إلى أبی جعفر علیه السلام و قالت: یا ابن رسول الله؛ إنی امرأة ضعیفة لا أقدر على شی‏ء، و کانت هذه البقرة کل مال أملکه، فقال لها أبو جعفر علیه السلام: «إن أحیاها الله تبارک و تعالى لک فما تفعلین؟» قالت:یا ابن رسول الله لأجددن لله شکرا. فصلى أبو جعفر رکعتین و دعا بدعوات ثم رکض برجله البقرة، فقامت البقرة، و صاحت المرأة: عیسى بن مریم. فقال أبو جعفر علیه السلام: «لا تقولی هذا، بل عباد مکرمون، أوصیاء الأنبیاء».

حضرمی گوید: در سفر امام جواد (علیه السلام) از مدینه به بغداد، وقتی حضرت به سر زمین زباله (منطقه واقع در نزدیکی کوفه)، رسیدند، زن ضعیفی را مشاهده کردند که بر بالای جسد گاوی مرده در کنار راه نشسته و گریه می‌کند ؛ حضرت علت گریستن زن را از او پرسید. زن در جواب گفت: ای پسر رسول الله، من زنی ضعیفم، قدرت هیچ کاری را ندارم و این گاو همه سرمایه زندگی‌ام بود که اکنون مرده است. حضرت فرمود: اگر خدای متعال آن را زنده کرد چه خواهی کرد ؟عرض کرد ای پسر رسول خدا همواره سپاسگذار او خواهم بود. آنگاه حضرت دو رکعت نماز بر جای آورد و درباره دعا کرد؛ سپس با پای مبارک خود به گاو زد و گاو بلند شد. در این هنگام زن فریاد زد که این آقا عیسی بن مریم است .

حضرت فرمود: نه ، بلکه او بنده ای از بندگان مورد عنایت خداست ، این از اوصیای پیامبران است .

ابن حمزه طوسى، محمد بن على، الثاقب فی المناقب، ص503 انصاریان - ایران ؛ قم، چاپ: سوم، 1419 ق.


  • شیخ علی خدادادی

فرستادن شخصی از سامرا به بیت المقدس با طی الارض


 امام علیه السلام شخصی را با «طی الارض» به بیت المقدس می فرستند:

 قال أبو جعفر: حدثنا أبو عمر هلال بن العلاء الرقی، قال: حدثنا أبو النصر أحمد بن سعید، قال: قال لی منخل بن علی: لقیت محمد بن علی (علیه السلام) بسرمن‏رأى فسألته النفقة إلى‏ بیت‏ المقدس‏ فأعطانی مائة دینار ثم قال لی: أغمض عینیک. فغمضتهما، ثم قال: افتح. فإذا أنا ببیت المقدس تحت القبة، فتحیرت فی ذلک‏

منخل گوید: در سامرا محمد بن علی الجواد علی السّلام را ملاقات کردم. از ایشان تقاضای خرج راه برای سفر به بیت المقدس نمودم. حضرت صد دینار به من عطا فرمودند سپس به من فرمود چشمانت را ببند من نیز چشمم را بستم امام به من فرمود چشمت را باز کن چشم را باز کرده و دیدم در بیت المقدس زیر قبه هستم از این جریان متحیر شدم

طبرى آملى صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامة (ط – الحدیثة)، ص399 بعثت - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1413ق.


شفای نابینا


طبری روایتی را نقل می‌کند که زنی فرزند نابینای خود را نزد امام جواد علیه السلام آورد و آن حضرت دست خود را بر او کشید و او شفا یافت:

قال أبو جعفر حدثنا أبو محمد عبد الله بن محمد قال قال لی عمارة بن زید: رأیت امرأة قد حملت ابنا لها مکفوفا إلى أبی جعفر محمد بن علی علیه السلام  فمسح یده علیه فاستوى قائما یعدو کأن لم یکن فی عینه ضرر.

عماره بن زید می‌گوید: زنی فرزندش را که به کوری مبتلا بود نزد امام جواد علیه السلام آورد آن حضرت دست مبارک را بر او کشید و او بینا شد.

الطبری، ابی جعفر محمد بن جریر بن رستم (متوفای قرن پنجم)،‌ دلائل الامامة، ص 400، تحقیق: قسم الدراسات الإسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر: مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، قم، چاپ: الأولى1413


روایت دیگری را نیز «ابن حمزه طوسی» درباره شفا دادن نابینا، این چنین نقل می‌کند:

عن محمد بن میمون‏ أنه کان مع الرضا علیه السلام بمکة قبل خروجه إلى خراسان قال قلت له إنی أرید أن أتقدم إلى المدینة فاکتب معی کتابا إلى أبی جعفر ع فتبسم و کتب و صرت إلى المدینة و قد کان ذهب بصری فأخرج الخادم أبا جعفر ع إلینا فحمله فی المهد فناولته الکتاب فقال لموفق الخادم فضه و انشره ففضه و نشره بین یدیه فنظر فیه ثم قال لی یا محمد ما حال بصرک قلت یا ابن رسول الله اعتلت عینای فذهب بصری کما ترى قال فمد یده فمسح بها على عینی فعاد إلی بصری کأصح ما کان فقبلت یده و رجله‏ و انصرفت‏ من‏ عنده‏ و أنا بصیر

محمد بن میمون می‌گوید: قبل از رفتن امام رضا علیه السلام به خراسان، در مکه در محضر ایشان بودم. عرض‌ داشتم آقا من تصمیم دارم به مدینه بروم نامه‏اى بنویسید تا براى حضرت جواد علیه السلام ببرم، امام علیه السلام  لبخندى زد و نامه‏اى نوشت. به مدینه آمدم در حالی که آن وقت نابینا بودم. خادم امام جواد، حضرت را که در گهواره بود آورد نامه را تقدیم کردم به موفق فرمود نامه را بگشا باز کرد و مقابل ایشان گرفت در نامه نگاه کرد بعد به من فرمود چشمت چطور است. عرض کردم چنانچه ملاحظه می‌فرمائید به درد چشم مبتلا شدم و نابینا شده ام در این موقع دست دراز کرد و بر چشمم کشید بیناییم برگشت از قبل نیز بهتر و سالم تر شد دست و پایش را بوسیدم و با چشم بینا از خدمتش مرخص شدم.

ابن حمزة الطوسی، الثاقب فی المناقب، ص 525، تحقیق : نبیل رضا علوان، چاپ : دوم، سال چاپ : 1412هـ.ق،‌ ناشر : مؤسسة أنصاریان للطباعة والنشر - قم المقدسة.


شفای ناشنوا


ابن شهر آشوب روایتی را نقل می‌کند که شخص ناشنوا با عنایت امام جواد علیه السلام شفا پیدا کرد:

ابو سلمة قال‏ دخلت على أبی جعفر ع و کان بی صمم شدید فخبر بذلک لما أن دخلت علیه فدعانی إلیه فمسح یده على أذنی و رأسی ثم قال اسمع و عه فو الله إنی لأسمع الشی‏ء الخفی عن أسماع‏ الناس‏ من‏ بعد دعوته

ابو سلمه گفت خدمت حضرت جواد رسیدم. مدتى بود گوشهایم ناشنوا شده بود و چیزى را نمی‌شنید وقتى وارد شدم ایشان از این ناراحتى من اطلاع داشت. مرا پیش خواند دست بر گوش و سرم کشیده فرمود بشنو و حفظ کن. به خدا قسم پس از دعاى آن جناب دیگر صداهاى خیلى آرام را هم می‌شنوم‏

ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4 ، ص390، علامه - قم، چاپ: اول، 1379 ق.


  • شیخ علی خدادادی

یاعلی304

  • شیخ علی خدادادی

یاعلی303

  • شیخ علی خدادادی