حضرت محسن علیه السلام در منابع عامه(بخش اول)
المعارف :
ابن قتیبه دینوری در عنوان «بنات علی رضی الله عنه» پس از بیان نام زینب کبری و ام کلثوم و شوهران آنها و همچنین سایر دختران حضرت، به سراغ فرزندان پسر ایشان رفته و مینویسد: «و أمّا محسّن بن علیّ فهلک و هو صغیر.»(1)
انساب الأشراف :
بلاذری تحت عنوان «فاطمه» در کتاب خود نگاشته است: «و تزوجها علی بن ابی طالب علیهما السلام بالمدینة و سنة اثنتین، فولدت له الحسن و الحسین و محسّنا درج(2) صغیراً… فولدت فاطمة لعلیّ الحسن و تکنی ابا محمد و الحسین و تکنی ابا عبد الله و مُحَسِّناً مات صغیرا… عن ابی اسحاق أن علیّاً قال: لمّا ولد الحسن سمیته حرباء، فجاء النبی صلی الله علیه و سلم، فقال: أرنی ابنی، ما سمیتموه؟ قلنا: حرباء، فقال الحسن؛ فلما ولد الحسین سمیناه حربا، فجاء النبی صلی الله علیه و سلم، فقال: أرونی ابنی، ما سمیتموه؟ قلنا: حرباء، فقال هو الحسین؛ ثم لما ولد الثالث، جاء فقال: أرونی ابنی، ما سمیتموه؟ قلنا: حرباء، قال هو محسن، انما سمیتهم باسماء ولد هارون: شبّر و سبّیر و مُشبّر.»(3)
چنین روایاتی، با وجود اینکه دلالت بر به دنیا آمدن فرزندی به نام محسن آنهم در زمان رسول اکرم دارد، ولی لااقل اصل وجود چنین فردی را ثابت میکند و مانع اشکال برخی بر عدم وجود چنین فرزندی میشود.
تاریخ طبری :
طبری نیز در کتاب تاریخ خود پس از بیان مطالبی در مورد امیرمؤمنان (علیه السلام) و ذکر تعداد همسر و فرزندان ایشان، و اینکه این حضرت تا چه حدّی به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) علاقه داشتند، مینویسد: «و کان لها منه من الولد الحسن و الحسین و یذکر أنه کان لها منه ابن آخر یسمی محسنا، توفی صغیراً».(4)
مروج الذهب :
«ذکر اسماء ولد علی بن أبیطالب رضی الله عنه:
اسماء ولد علی و امهاتهم: الحسن و الحسین و مُحَسِّن و امکلثوم الکبری و زینب الکبری، امّهم فاطمة الزهراء بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله).»(5)
اثبات الوصیة :
مسعودی در کتاب دیگر خود یعنی اثبات الوصیه، به طور صریح وقایع را نقل میکند: «فهجموا علیه و احرقوا بابه و استخرجوه منه کرهاً، و ضغطوا سیدة النساء بالباب حتی اسقطت محسناًََ».(6)
نقی الدین سبکی در کتاب «الطبقات الشافعیة» نام وی را در زمرهی علمای شافعی مذهب ذکر میکند و به همین جهت میتوان اشکال شیعه بودن وی را رد نمود؛ که جای بحث آن نیست.(7)
الامامة و الخلافة :
باید گفت که ظاهراً در شیعه یا سنی بودن مقاتل بن عطیة (نویسنده کتاب الامامة و الخلافة) اختلاف وجود دارد و از این مسأله که بگذریم، وی میگوید: «ابابکر بعد از آنکه با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانهی علی و زهرا (سلام الله علیهما) فرستاد. عمر هیزم را در خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید؛ آن هنگام که فاطمه پشت در آمد، عمر و یارانش جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ در به سینهی آن حضرت فرو رفت و (بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتادند تا آنکه از دنیا رفتند.»(8)
الحاوی للفتاوی :
سیوطی نوشته است: «فاطمة الزهراء رضی الله عنها، رزقت من الأولاد خمسة : الحسن، و الحسین، و محسن، و أم کلثوم، و زینب، فأما محسن فدرج سقطاً».(9)
البدء و التاریخ :
«… فولد له الحسن سنة ثلاث من الهجرة و علقت بالحسین و کان بین العلوق و الوضع خمسون یوماً و ولدت له محسنا و هم الذی تزعم الشیعة أنها أسقطته من ضربة عمر و کثیر من اهل الآثار لا یعرفون محسنا».(10)
و در صفحهی 75 از همین کتاب و در عنوان «الحسین بن علی رضی الله عنهما» آورده: «فأمّا محسن بن علی فانه هلک صغیرا».(11)
الملل و النحل :
«الحادیة عشرة (من عقائد نظام المعتزلی): میله إلی الرفض و وقیعته فی کبار الصحابة قال اولاً لا امامة الا بالنص و التعیین ظاهراً مکشوفاً و قد نص النبی صلی الله علیه و سلم علی علی رضی الله عنه فی مواضع و اظهر اظهاراً لم یشتبه علی الجماعة الا ان عمر کتم ذلک و هو الذی تولی بیعة أبی بکر یوم السقیفة و نسبه إلی الشک یوم الحدیبیة فی سؤاله الرسول علیه الصلاة والسلام حین قال ألسنا علی حق ألیسوا علی الباطل؟ قال: نعم، قال عمر: فلِمَ نعطی الدنیة فی دیننا؟ قال: هذا شک و تردد فی الدین و وجدان حرج فی النفس مما قضی و حکم و زاد فی الفریة، فقال: إن عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتی القت الجنین من بطنها و کان یصیح احرقوا دارها بمن فیها و ما کان فی الدار غیر علی و فاطمة و الحسن و الحسین.»(12)
1. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب بن جعفر بن وهب (متوفی بعد از 292ه.ق)، تاریخ یعقوبی، ج2، ص213
2. ابن قتیبه، ابو محمد عبد الله بن مسلم (متوفی276ه.ق)، ص211.
3. درج الشیء: هلک،: از بین رفت.
4. البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر (متوفی279ه.ق)، ج1، ص402.
5. طبری، محمد بن جریر (متوفی310ه.ق)، تاریخ طبری، ج5، ص153.
6. تاریخ الأمم و الملوک معروف به تاریخ طبری،
7. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین بن علی (متوفی346)، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اصغر داغر، ج3، ص63.
8. مسعودی، اثبات الوصیه، ص153، تحت عنوان حکایه السقیفه. برخی از مؤلفین احتمال شیعه بودن مسعودی را ذکر نمودهاند.
9. سبکی، نقی الدین، الطبقات الشافعیه، ج3، ص456ـ457، شماره 225.
10. مقاتل بن عطیه (متوفی505 ه.ق)، الامامه و الخلافه، ص160 ـ 161.
11. سیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفی911ه.ق)، الحاوی للفتاوی فی الفقه وعلوم التفسیر والحدیث والأصول والنحو والإعراب وسائر الفنون،ج2، ص30.
12. مقدسی، مطهر بن طاهر،(متوفی507 ه.ق)، ج5، ص20؛ این بیان هیچ چیز را هم که ثابت نکند، لااقل پاسخیست برای کسانی که میگویند چنین مطلبی در تاریخ اصلاً نبوده و شیعه آن را اخیراً روایت کرده است.
امام خمینی ره:
هیچ قدرتی نمی تواند این ملتی را که از همه ی جوانب به او هجوم شده است و از همه ی قدرت های بزرگ برای او توطئه چیده اند،این توطئه ها را خنثی کند، الا همین مجالس عزا.
من امیدوارم که هر چه بیشتر و هر چه بهتر این مجالس بر پا باشد و از خطبای بزرگ تا آن نوحه خوان در این تاثیر دارد.
ملت ما یکدفعه یک انقلابی کرد و یک انفجاری درش حاصل شد که نظیر آن در هیچ جا نبود.این انفجار در برکت همین مجالسی بود که همه ی کشور را،همه ی مردم را دور هم جمع می کرد و همه به یک نقطه نظر می کردند.این مساله را باید آقایان خطباء و ائمه جماعت و ائمه جمعه،درست بیشتر از آنقدر که من می دانم،برای مردم تشریح کنند تا اینکه گمان نکنند که ما یک ملت گریه هستیم.ما یک ملتی هستیم که با همین گریه ها یک قدرت دو هزار و پانصد ساله را از بین بردیم.
منبع:صحیفه نور ج 16 ص 207
قال مولانا الإمام الصادق ع:من أراد الله به الخیر قذف فی قلبه حب الحسین ع و حب زیارته.
فهم و درک آیات و روایات مساله ی بسیار مهمی است لذا در آیات و روایات ما تاکید فراوانی روی این مساله شده است؛امام صادق ع فرمودند:حدیث تدریه خیر من الف حدیث ترویه، فهم و درایت یک حدیث بهتر از روایت هزار حدیث است،ما خیلی از آیات و احادیث را شنیدیم و لکن تامل و دقت نکردیم تدبر نکردیم وقت نگذاشتیم برای فهم حدیث و آیه،و الا اگر آنچه را که میدانیم و شنیدیم و خواندیم درست بفهمیم و تامل کنیم کار تمام است،گاها تشیع ما تشیع شناسنامه ای است و هنوز آنچنان که باید به اهل بیت ع گره نخوردیم،معرفت مالک اشتر و ابوذر و حبیب بن مظاهر و مسلم بن عقیل را نداریم چون درست نشناختیم به کنه مساله پی نبردیم،این که ما 10 تا حدیث و شعر بلد باشیم این کافی نیست بلکه این حدیث باید جریان داشته باشد در زندگی من،عشق امیر المومنین ع خودش را نشان بدهد در زندگی من،در غیر اینصورت نمیتوانیم بهره زیادی از نعمت ولایت ببریم.
شما شمر بن ذی الجوشن رو ببینید،این شخصیت پرونده عجیبی دارد حتما زندگی او را مطالعه کنید،من فقط به گوشه ای از زندگی شمر اشاره میکنم؛لحظات آخر مولای ما اباعبدالله الحسین ع است همه از کشتن اباعبدالله ع خوف دارند حتی خبیث ترین اشخاص آن روزگار،اشقیاء با هم زمزمه میکنند؛یکی میگوید من نمیتوانم سر از تنش جدا کنم چون او فرزند زهرا س است یکی می گوید من نمیتوانم چون کشتن او مساوی با دشمنی با رسول الله ص است یکی میگوید من نمیتوانم حسین ع را بکشم چون نمیتوانم پیغمبر را ملاقات کنم در حالیکه رسول الله ص از من ناراحت است،در این اثناء شمر وارد گودال می شود
ادامه دارد...
:: پیامبران و ملائکه؛ آرزومندان زیارت
محبّین سیدالشهداء ع همیشه آرزوى زیارت امام حسین علیه السلام را در دل دارند، ولى این آرزو صرفا در آنها منحصر نیست، بلکه حتى پیامبران الهى نیز شوق زیارت آن حضرت را دارند. از روایات فراوانى که در این باره وجود دارد، دو روایت را ذکر مى کنیم:
عن إسحاق بن عمّار قال: سمعت أبا عبداللّه علیه السلام یقول: لَیْسَ نَبیٌّ فی السّماواتِ [والأرض] إلاّ یَسْألُونَ اللّه تَعالى أنْ یَأْذَنَ لَهُمْ فی زیارَةِ الْحُسینِ علیه السلام فَفَوْجٌ یَنزِلُ وَفَوْجٌ یَصْعدُ[کامل الزیارات باب38 ص 220].
امام صادق علیه السلام فرموده اند: هیچ پیامبرى در آسمان ها نیست مگر اینکه از خداى سبحان درخواست کند به او اجازه ى زیارت امام حسین علیه السلام را بدهد. لذا همیشه گروهى در حال رفتن به زیارت و گروهى از پیامبران در راه بازگشت از زیارت مى باشند.
درباره شوقمندى ملائکه به زیارت آن حضرت نیز فرموده اند:
عن إسحاق بن عمّار عن أبی عبداللّه علیه السلام قال: ما بَیْنَ قَبْرِ الْحُسینِ علیه السلام إلى السَّماءِ مُخْتَلَفُ الْملائکَة[ِکامل الزیارات باب 39 ص 224].
امام صادق علیه السلام مى فرمایند: فاصله ى میان قبر امام حسین علیه السلام تا آسمان، گذرگاه و محل رفت وآمد فرشتگان است.
:: پاداش زیارت کربلا
در روایات، آمرزش گناهان زائر امام حسین علیه السلام و حتى شفیع واقع شدن او براى گناهکاران و امتیازاتِ بسیارى را که از این قبیل هستند، پاداش زائر آن حضرت دانسته اند:
عن الحسن بن علی الوشاء قال: قلت للرّضا علیه السلام: ما لِمَنْ زارَ قَبْرَ أحدٍ مِنَ الاْئمّةِ علیهم السلام؟ قالَ علیه السلام: لَهُ مِثْلُ مَنْ أتى قَبْرَ أبی عَبْداللّه علیه السلام ! قالَ: قُلْتُ: وَما لِمَنْ زارَ قَبْرَ أبی عَبْدِاللّه علیه السلام؟ قالَ علیه السلام: الْجَنَّةُ وَاللّه[بحار الأنوار ج 97 ص 124].
ابن وشاء مى گوید که روزى از حضرت امام رضا علیه السلام پرسیدم: خداى متعال به کسى که یکى از قبور اهل بیت علیهم السلام را زیارت کند چه پاداشى مى دهد؟ حضرت فرمودند: ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را عطا مى فرماید. پرسیدم: مگر اجر زیارت امام حسین علیه السلام چیست؟ حضرت فرمودند: به خدا قسم بهشت است.
:: ثواب نمازهای ملائکه براى زوّار امام حسین علیه السلام است!
به غیر از فضاى روحانى و پر معنویتى که در آن مکان مقدس حاصل مى شود، زائر آن حضرت از پاداش آن عبادت ها بهره مى برد. به این روایت توجه کنید:
عن عنبسة عن أبی عبداللّه علیه السلام قال: سمعته یقول: وَکَّلَ اللّه بِقَبْرِ الْحُسینِ بْنِ عَلیٍّ علیهماالسلام سَبْعینَ ألْفَ مَلَکٍ یَعْبُدُونَ اللّه عِنْدَهُ، الصّلاةُ الْواحِدةُ مِنْ صَلاةِ أحَدِهمْ تَعْدِلُ ألْفَ صَلاةٍ مِنْ صَلاةِ الآدَمِیّینَ، یَکُونُ ثَوابَ صَلاتِهمْ لِزُوّارِ قَبْرِ الْحُسینِ بْنِ عَلیِّ وَعَلى قاتِلِه لَعْنةُ اللّه وَالْمَلائکةِ وَالنّاسِ أجْمَعینَ أبَدَ الاْبِدینَ[کامل الزیارات باب 42 ص 235].
حضرت امام صادق علیه السلام مى فرمایند: خداى سبحان هفتاد هزار فرشته را بر قبر امام حسین علیه السلام گمارد تا در آنجا عبادت کنند. نماز هریک از این ملائکه با هزار نماز یک انسان برابر است، که ثواب نمازهایشان براى زائران حسین علیه السلام نوشته مى شود. لعنت خدا و ملائکه و آدمیان بر قاتل آن حضرت باد.
اهل بیت علیهم السلام همیشه و در هر حال شیعیان و دوستداران خود را به زیارت سیدالشهدا علیه السلام تشویق و ترغیب مى فرمودند، حتى در زمان هایى که زیارت ایشان خطر و ترس زیادى به همراه داشته است.
عن معاویة بن وهب، عن أبی عبداللّه علیه السلام قال: قال علیه السلام یا معاویة: لاتَدَعْ زیارَةَ قَبْرِ الْحُسینِ علیه السلام لِخَوْفٍ فَإنَّ مَنْ تَرَکَهُ رَأى مِنَ الْحَسْرةِ مایَتَمَنّى أَنَّ قَبْرَهُ کانَ عِنْدَهُ، أَما تُحِبُّ أَنْ یَرى اللّه شَخْصَکَ وَسَوادَکَ فِیمَن یَدْعو لَهُ رَسولُ اللّه صلى الله علیه و آله وعَلیٌّ وَفاطِمَةُ وَالْأئمّةُ علیهم السلام؟ أما تُحِبُّ أَنْ تَکونَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ بِالْمَغفرةِ لِما مَضى وَیُغفَرُ لَهُ ذُنوبُ سَبْعینَ سَنَةً؟ أما تُحِبُّ أَنْ تَکونَ مِمَّنْ یَخرُجُ مِنَ الدُّنْیا وَلَیْسَ عَلیْهِ ذَنْبٌ یُتْبَعُ بِهِ؟ أَما تُحِبُّ أنْ تَکُونَ غَدا مِمّنْ یُصافِحُهُ رَسولُ اللّه صلى الله علیه و آله[کامل الزیارات باب 40 ص 230]؟
حضرت امام صادق علیه السلام به ابن وهب فرمودند: به سبب ترس و هراس، زیارت امام حسین علیه السلام را ترک مکن، زیرا کسى که آن را ترک کند چنان حسرتى خواهد خورد که آرزو مى کند اى کاش قبر آن حضرت کنارش باشد و بتواند همیشه و همواره به زیارتش برود، آیا دوست ندارى خدا تو را در آن گروهى ببیند که رسول خدا صلى الله علیه و آله و امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه و سایر ائمه علیهم السلام در حقشان دعا فرموده اند؟ آیا دوست ندارى از شمار کسانى باشى که به واسطه ى آمرزش لغزشهاى گذشته شان، نامه ى عملشان تغییر یافته و گناهان هفتاد ساله آمرزیده شود؟ آیا دوست ندارى از شمار کسانى باشى که از دنیا رفته اند بدون اینکه گناه در خور محاسبه اى در پرونده شان داشته باشند؟ آیا دوست ندارى از جمله کسانى باشى که رسول خدا صلى الله علیه و آله با آنها مصافحه مى فرمایند؟
:: روز قیامت روز رستگارى زائر امام حسین علیه السلام
آثار و فواید بسیارى براى زائران سیدالشهدا علیه السلام در روز قیامت بیان شده است که براى نمونه روایتى از امام محمد باقر علیه السلام نقل مى کنم:
عن زرارة قال: قُلتُ لِأَبی جَعْفَرٍ علیه السلام ما تَقولُ فیمَنْ زارَ أباکَ عَلى خَوْفٍ؟ قالَ علیه السلام: یُؤمِنُهُ اللّه یَوْمَ الْفَزعِ الأکْبَرِ وَ تَلَقّاهُ الْملائکةُ بِالْبشارَةِ وَیُقالُ لَهُ لاتَخَفْ وَلا تَحْزَنْ هذا یَوْمُکَ الّذی فیهِ فَوْزُکَ[کامل الزیارات باب 45 ص 242].
زراره مـى گـوید روزى به امام باقر علیه السلام عـرض کـردم: دربـاره کسى کـه با ترس و هـراس، جدّ شما را زیارت کند چـه مـى فـرمـایید؟ حضرت فرمودند: در روزى که روزِ هراس هولناک [روز قیامت] است، حق تعالى او را امان مى دهد و فرشتگان به وى بشارت داده مى گویند: مترس و محزون مباش، امروز همان روزى است که در آن رستگار مى شوى.
:: پیامبر صلى الله علیه و آله فریادرس زائر است!
آرى، رسول الله ص به زیارتِ زائر مى روند و او را محترم مى دارند.
عن المعلى بن أبی شهاب، قال: قال الحسین لرسول اللّه صلى الله علیه و آله: یا أبتَاهُ مالِمَنْ زارکَ؟ فَقالَ رسُولُ اللّه صلى الله علیه و آله: مَنْ زارَنی حَیّا أوْ مَیِّتا أوْ زارَ أباکَ أوْ زارَ أخاکَ أوْ زارکَ کان حَقّا عَلَیّ أنْ أزُورَهُ یَوْمَ الْقیامَةِ وَأُخَلِّصَهُ مِنْ ذُنوبِهِ[کامل الزیارات باب 1 ص 40].
حضرت امام حسین علیه السلام از جدّ بزرگوارشان حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله سؤال نمودند: خداى سبحان به کسى که شما را زیارت کند چه چیزى عطا مى کند؟ پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمودند: کسى که مرا در زمان حضور و زندگانى، و یا پس از حیاتم زیارت کند، یا پدر یا برادر یا خود شما را زیارت کند، من بر خود واجب مى دانم که روز قیامت او را زیارت و ملاقات کرده و از گناهانش رهایى اش بخشم.
:: حضرت زهرا علیهاالسلام و زائر امام حسین علیه السلام
بر اساس روایات موجود حضرت زهرا علیهاالسلام در کربلا حاضر مى شوند و براى آمـرزش گـناهـان زائـران امام حسین علیه السلام از خداى متعال طلب مغفرت مى نمایند.
عن داود بن کثیر، عن أبی عبداللّه علیه السلام قال: إنّ فاطِمَةَ بِنْتَ مُحمّدٍ صلى الله علیه و آله تَحْضُرُ لِزُوّارِ قَبْرِ ابْنِهَا الْحُسَینِ علیه السلام فَتَسْتَغْفِرُ لَهُمْ ذُنوبَهُمْ[کامل الزیارات باب 40 ص 231].
امام صادق علیه السلام مى فرمایند: بى تردید حضرت فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نزد زائران قبر فرزندش حسین علیه السلام حاضر مى شود و براى گناهان ایشان طلب مغفرت مى کند.